الان در داخل ايران صداي متحجرين مقداري از آنها بلندتر شدهاست. گرچه در فضاي جهاني شايد آن صداها بلندتر باشد. ولي بله، با يک مقدار تفاوت همين جورها بود. راه ما همان جمهوري اسلامي است. در چارچوب اسلام و با نظر مردم. ...
در گفت و گويي که پايگاه اطلاع رساني آيت الله هاشمي رفسنجاني با رئيس مجلس خبرگان و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام انجام داده به ضرورت گرامي داشت 12 فروردين روز جمهوري اسلامي تاکيد شده و هاشمي رفسنجاني به نکته هاي تازه اي از حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوري اشاره کرده است که در ادامه مي خوانيد:
مستحضر هستيد اگر ما ۲۲ بهمن ۵۷ را "عيد پيروزي نهضت اسلامي" بناميم و تجليلش کنيم ،در واقع ۱۲ فروردين ۵۸ را بايد به عنوان "عيد استقرار نظام"ارج بنهيم،در همين راستا سوالات ابتدايي مصاحبه با محوريت آن ايام زينت مي بخشيم.فاصله تاريخي بسيار کوتاهي بين ۲۲ بهمن ۵۷ و ۱۲ فروردين ۵۸ وجود دارد که اين فاصله با توجه به اعتمادي که مردم به حضرت امام داشتيد نوعي عدم طلب رفراندوم مجدد را تداعي ميکند. حضرت عالي به عنوان يکي از معدود چهرههايي که همزمان درسال ۵۸ و امروز در سال ۸۸ نقشآفريني موثري در عرصه نظام داريد، چه تحليلي از رجوع حضرت امام در آن فاصله کوتاه و در آن ايام بخصوص به رفراندوم در رابطه با همه پرسي ۱۲ فروردين ۵۸ ارائه ميفرماييد؟
بسماللهالرحمنالرحيم. الحمداللهوالسلامعليرسولالله و آله
بله، آنطور که شما گفتيد مردم خودشان انقلاب کردهبودند؛ رهبري امام را با دل و جان پذيرفتهبودند، مشکلي هم نداشتند که با شوراي انقلاب مدتها کار بکنند، ولي امام يک "نظر خاصي" داشتند و معتقد بودند که ما هرچه زودتر کار کشور را به دست خود مردم بدهيم،" بهتر" است. مردم "خودشان" تصميم بگيرند،" خودشان "فکر کنند، "خودشان" اجرا کنند و با نظام همراهي کنندو برايشان روشن باشد که کار، کار خودشان است، يعني همانکه روح اسلام است و همانکه امروز دنيا مدعي است حکومت «مردم بر مردم» است. اين سوالي که شما ميکنيد، همان ماههاي بعد از پيروزي معمولاً خارجيهايي که پيش ما ميآمدند مطرح ميکردند. ميگفتند انقلابها معمولاً سالها ميگذرد تا نظامشان را و قانون اساسيشان را بنويسند و تصويب کنند. چرا شما اينقدر عجله کرديد، بايد تجربه بدست ميآورديد و نظامهاي دنيا را بيشتر مطالعه ميکرديد. ما هم جوابمان همين بود که اين خواست امام بود. امام در اولين صحبتي که در موقع نصب مهندس بارزرگان به نخستوزيري موقت کردند ،همين ماموريت را به ايشان دادند که ايشان اين دوره موقت را اداره کنند، مجلس تشکيل دهند و قانون اساسي را به تصويب برسانند. درست همينها را ميخواستند در زمان معين و کوتاه انجام دهند. بله، اگر صبر ميکرديم شايد پختهتر از اين ميتوانستيم قانون اساسي را بنويسيم که احتياج به بازنگري بعد از ۱۰ سال نباشد. ولي فوايد اينکه زود خود مردم را متصدي کار خودشان بکنيم بيشتر بود. اعتماد به مردم را خوب نشان داد. تجربه ما در اين رابطه موفق بود. بعداً هم فرصت شد که قانون اساسي را تا آنجا که مايل بوديم اصلاح بکنيم.
شبهه بزرگي بر حقيقت شاهکار فلسفه سياسي حضرت امام به نام «جمهوري اسلامي» از سوي برخي در جايگاههاي متفاوت در ادوار مختلف ايراد شده، و آن مبتني بر ايننکته قرار گرفته که حضرت امام رحمهالله بر روشي "غير" از جمهوري اسلامي براي اداره کشور معتقد بودند. اما بنا به مصالحي در آن ايام به جمهوري اسلامي "رضايت" دادند. حضرت عالي به عنوان يکي از مناديان قديمي انديشه سياسي حضرت امام چه پاسخي بر اين شبهه داريد؟
من نميدانم کساني که ميگويند ايشان روش ديگري در نظر داشتند به چه استدلال ميکنند و آن چه بوده؟ ما که چنين چيز مشخصي نديديم. ما قبل از پيروزي انقلاب هروقت بحث از شکل حکومت ميشد، ميگفتيم اصل حکومت مهم است، شکل آن را مردم بايد انتخاب کنند. ما در اين مورد چيزي از امام نشنيدهبوديم جز بحثهاي ولايت فقيه ايشان. ايشان از سال ۴۸ در نجف بحث ولايت فقيه را شروع کردند. مدتي طول کشيد، بعد هم چاپ و منتشر شد. خب، معلوم شد که ايشان در همين نظام جمهوري "ولايت فقيه" را پذيرفتهاند و اين همانچيزي بود که بعداً بعد اسلامي قضيه بود. اينکه شما ميگوييد قبلاً نظريه ديگري بوده و عوض شده، من خبر ندارم.
حضرت عالي به طور معمول همواره تاکيد ميکنيد بر اينکه جمهورياسلامي از سوي دو دشمن بخصوص -دو انديشه- تهديد ميشود. يک انديشه که ريشه در سکولاريسم دارد و يک انديشه که ريشه در تحجر دارد. هرکدام از اينها به صورت دو خط موازي يک هدف مشترک را تعقيب ميکنند. تحليل حضرتعالي از اين منظربه جهت به کار گيري عنوان "جمهورياسلامي" براي غلبه همزمان براين دو انديشه از سوي حضرت امام چگونهاست؟
آن موقعها همين بحثها بود. يعني همان موقع وقتي ميخواستيم نظاممان را شکل بدهيم و رفراندوم کنيم. در سوالي که بايد از مردم بکنيم. در شوراي انقلاب بحث ميشد. جمعي ميگفتند که فقط جمهوري، بعضي ميگفتند جمهوري دموکراتيک، بعضي ميگفتند جمهوري اسلامي. چون اين در شعارهاي مردم آمده بود و کساني که در صحنهها حاضر بودند و شعار ميدادنداستقلال آزادي جمهورياسلامي ونهايتاً ميخواستيم به راي مردم بگذاريم..کسي هم تا آن موقع مخالفت نميکرد. اسمهاي ديگري هم بود. وقتي که بحثهايمان را خدمت حضرت امام برديم ايشان گفتند که ما جمهوري اسلامي را به راي ميگذاريم. همين کار را هم کردند. يعني با نظر ايشان بود. در آن موقع ايشان هنوز آنطور نبودند که در اينگونه مسائل نخواهند دخالت کنند، نظرشان را ميدادند کسي هم با نظر ايشان مخالفت نميکرد. اکثريت شورا هم همين را ميخواستند. منظور ما هم همين بود. يعني هم بايد در چارچوب اسلام باشد، هم جمهوري باشد، يعني بايد راي مردم باشد. چون فرض ما براين بود که ملت ما مسلمان است، انقلابمان اسلامي است و شروع نهضت هم برپايه اسلام بود، خواست مردم هم همين بود. ما ميخواستيم هم مردم را داشتهباشيم و هم اسلام را. مردم هم همين را ميخواستند و راي بالايي هم دادند.
به نظر حضرت عالي آيا در اين سالها تجليل شايستهاي که در شان روز جمهورياسلامي باشد در رسانهها انجام ميشود ويا نوعي غفلت در اين رابطه صورت گرفتهاست؟
همين طور که ميبينيد من سرماخوردگي دارم و کساني که صداي مرا ميشنوند حتما آن را احساس مي کنند ولي حضورم به جهت " اهميت " موضوع است که البته بايد در همين قسمت از بينندگان به همين سبب عذرخواهي کنيم.
در مورد سوال شما، خب، وضع خيلي روشن است، نه، از اول هم اينگونه بنا گذاشته نشده بود. يعني از سالهاي اول هم مراسم ۱۲ فروردين خيلي محدود، ولي ۲۲ بهمن خيلي وسيع برگزار ميشد. شايد هم منطقي باشد. اينکه در فاصله کوتاهي ۲ جشن به آن بزرگي گرفتهشود، مردم خسته ميشوند. ما معمولاً همان مراسم ۲۲ بهمن را بزرگ و مردمي ميخواهيم. ميخواهيم مردم باشند. حالا اگر آنها در روز جمهوري هم بخواهند اين کار را بکنند، کسي منعشان نميکند. ولي به نظر ميرسد که همين مقدار جاذبه دارد.
آيا خاصمان ديروزحضرت امام(ره) و بالاخص لفظ جمهوري اسلامي را همچنان فعال ميبينيد؟ و چه توصيهاي براي مردم و نسل جوان در تقابل با ترفندهاي پيچيده آنها داريد؟
بله ميبينم. در آن زمان هم اينها بود. يعني عدهاي جمهوري بدون اسلام ميخواستند که آنها هم خودشان سکولار نبودند ولي ميگفتند همين کلمه کافي است. عدهاي هم بودند که خيلي صريح ميگفتند، تحجر همان موقع هم بود. بعضيها موافق جمهوريت هم نبودند، منتها صداي آنها خيلي رسا نبود، چون آنها در انقلاب شرکت نداشتند. اما آن طرفيها زياد بودند. الان در داخل ايران صداي متحجرين مقداري از آنها بلندتر شدهاست. گرچه در فضاي جهاني شايد آن صداها بلندتر باشد. ولي بله، با يک مقدار تفاوت همين جورها بود. راه ما همان جمهوري اسلامي است. در چارچوب اسلام و با نظر مردم.
سال ۱۳۸۸ را با برخي از اتفاقات و حوادث ناگوار پشت سر گذاشتيم و در اين زمان با حضرت عالي از سال ۱۳۵۸ سخن گفتيم. تلاشهاي بسياري بر شبيه سازي تاريخي اين ۲ سال در حال حاضر صورت گرفته است. تحليل حضرت عالي راجع به صحت و سقم اين تلاشها چيست؟ آيا به راستي فضاي سياسي سال ۸۸ جمهوري اسلامي منطبق با فضاي سال ۵۸ است؟
فکر نميکنم اين تشبيه درست باشد. آنهايي که الان به عنوان معترض يا منتقد در خيابانها آمدند و صحبت کردند اکثريت قاطعشان وفادار به نظام هستند. يعني جمهوري اسلامي و قانون اساسي را با همه موازين آن قبول دارند. بله، گروههايي هم در ميان اينها شعارهاي ديگري ميدهند و خواسته ديگري دارند. از اين جهت شايد شبيه همان زمان باشد. آن زمان هم اگر يادتان باشد وقتي که درياي مردم به طرف ميدان آزادي ميرفت، اکثريت راه امام را داشتند و همين استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي را ميخواستند. عده معدودي هم بودند که پلاکاردهاي محدود حزبي و فرقهاي خودشان را داشتند، کسي هم مخالفت نميکرد. بعد از انقلاب هم بودند. درانتخاباتي که حق حضور داشتند، شرکت کردند و فهميدند که آرايشان محدود است. به نظرم از اين جهت حالا هم همينطور است. اکثريت جمهوري اسلامي را ميخواهند و اعتراض آنها هم از انتخابات شروع شد که اين اعتراض در واقع يک نوع اصلاح است ولي با اصل مخالفتي ندارند.
جنابعالي در حالي در حال عبور از نيمه دهه هفتم عمر خويش هستيد که نهضت اسلامي به رهبري امام در گذر از قدمت ي بالغ بر نيم قرن و" جمهوري اسلامي" با فرا رسيدن ۱۲ فروردين سال۱۳۸۹ به سي ويکمين سال عمر پرافتخار خويش وارد خواهد شد ،از اين رو از جنابعالي خواهشمنديم به جهت فرا رسيدن ايام " نوروز" و سال نو خطاب به " مردم" کلامي کوتاه ارائه فرماييد؟
"سال جديد را که به زودي آغاز ميشود و سي و يکمين بهار انقلاب هم هست را خدمت تمامي مردم، ايرانيهاي داخل کشور و کساني که در کشورهاي ديگر نوروز را جشن ميگيرند تبريک عرض ميکنم، بهخصوص به وفاداران به انقلاب که هم سال نو را در پيش رو دارند و هم ۳۰ سال کار اساسي و افتخاراتي که پشت سر دارند. يکي از افتخارات ما اين است که ايرانيها سابقه خوبي در تمدن جهاني دارند و يکي از افتخاراتمان همين است که بهترين روز و بهترين ساعت را از لحاظ طبيعي براي سال نو انتخاب کردهاند. سليقه ايرانيها بهگونهاي است که بعد از گذشت هزاران سال سازمان ملل که از همه نوع سليقه و از همه کشورها در آنجا جمع هستند به خود اجازه ميدهد قطعنامهاي بگذارند و نوروز را يک فصل جهاني براي نو شدن دنيا معرفي کنند و به کشورهايي که در آن روز جشن ميگيرند تبريک بگويندو ضمناً همه ما که نوروز را جشن ميگيريم در تهيه اين قطعنامه موثر بوديم. دنيا هم از آن استقبال کرد. اين موضوع براي نشان دادن سابقه تمدن مردم ايران يک نشان بسيار خوب و افتخارآميزي است."
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();